به نام خدای
سمیع،شنوای عزیز،خدایی که آفریدهمۀ مخلوقات را،از ریز ودرشت تاقدرت خویش
رابربندگان خاکی بنمایاند.خدایی که درقرآن هرجاشنوا وبینا آورده ابتدابه سمیع بودن
اشاره کرده تابه مابفهماندکه چقدرمهم وشریف است قوۀ شنوایی دربرابردیگرحواس.
کودک ناشنوایم!آنگاه
که دریافتم دردنیایی ازسکوت وخاموشی به دنیای پرهیاهوی اطرافت چشم می دوزی
وکنجکاوانه ازمیان لب انسان ها به جستجوی سرّ ضمیرآنهامی پردازی عاجزانه دنبال
راهی می گشتم درسکوت محض تو،راهی بیابم وصدایی هرچندگنگ رابه گوش جانت برسانم.
ناامیدانه به تومی
نگریستم امانمی دانستم که چگونه بایستی باتوسخن بگویم
واینکه آیاخودمی دانی
که چه می خواهم بگویم؟
اکنون که دنیای خویش
رابرایت به تصویرکشیدم وکلمات را به تصاویرجانم الحاق کردم وآنها راهمچون روح در تو
دمیدم.اکنون که بارورشدن گنجینۀ لغاتت رامی بینم،اکنون که تو رامی بینم که دنیای
خاموشی خویش را به تلألو کلمات آذین بسته ای وخویشتن خویش را،نه محصور درسکوت که
درصحبت هایی هرچند ناگویا امابسیارمفهوم به آغوش کشیده ای و زمزمه های محبت ودلگرمی
خویش راباصداها وکلام آمیخته ای وزیباترین شعرناب توانستن وگفتن را ابرازداشته ای.
اکنون که چون پروانه،پیلۀ
تاریکی خود رابه نورکلمات وپرواز دردنیای زیبایی ها آراسته ای می توان لبخند زیبا وشادی
تو رابیشتراحساس کنم.
«روزت مبارک و اراده
ات مستحکم تر برای موفقیت های بیشتر.»
نوشته:همکارآموزشی
سرکارخانم فاطمه چراغیان مدرسه راهنمایی آوا